قدرت الله بختیاری نژاد: توحید اسلام

آگوست 7, 2008 در 6:15 ق.ظ. | نوشته شده در قرآن و اسلام | 10 دیدگاه

توحید اسلامی پیش بیشتر مردم خلاصه شده است در آنچه در کتاب ابتدائی مدارس گذشته خوانده بودند که«خدا یکی است و مثل و مانند وهمتائی ندارد» همین و همین. اما این خدا کیست مورد بحث نبود. چون قدرتمندان و قدرت طلبان دیکتاتور اجازه نمی دادند و اجازه نمیدهند که کسی معنی خدا را بداند و بداند خدا چه صفتی دارد. خدا و خداوند در فارسی یعنی مالک، سرور، فرمانروا و… مثل شعری که در کتاب ابتدائی نوشته شده بود:

«یکی برسر شاخ بن می برید

خداوند بستان نظر کرد و دید

بگفتا که این مرد بد میکند

نه برکس که بر نفس خود میکند»

مثل کدخدا، خانه خدا، ناوخدا(ناخدا) این کلمه معنی «رب» عربی است. در فارسی به خالق جهان اهور مزده(اهورا مزدا) می گفتند و در عربی به آن الله می گفتند. رب که جمع آن ارباب است، یعنی صاحب و مالک. ارباب که جمع عربی است، در فارسی به جای رب به کار میرود. مثل عمله که جمع عامل است ولی در فارسی در مقام مفرد و به جای کارگر استعمال میشود. پیغمبران خدا می گفتند ما رسول یعنی فرستاده ی خدا هستیم و فقط وظیفه داریم پیام خدا را به شما برسانیم و خودمان وظیفه داریم مثل دیگران دستور خدا را انجام دهیم. آیه های 61 و67 و104 سوره اعراف؛ و 16-107-125-143-162-178- سوره شعرا را ببینید. آنها فقط وظیفه داشتند رسالت یعنی رساندن پیام الهی را انجام دهند. همانطور که قرآن می فرماید وظیفه ی رسول ما ابلاغ یعنی رساندن آشکار و واضح پیام ما است. آیه 20 سوره آل عمران و آیه 92 و99 سوره مائده و آیه 40 سوره رعد و آیه 14:52 و آیه های 16:82،35 و آیه 24:54 و29:18 وآیه 36:17 و آیه 42:48 و آیه 64:12 را ببینید. این پیام چه بود؟ این پیام این بود که بنده و مطیع بی چون و چرای هیچکس و هیچ مقام و هیچ سازمانی غیر از خدا نباشید. بنده یعنی کسی که بدون چون و چرا و پرسیدن علت حکم، از اربابش اطاعت کند. یعنی نه بنده ی شهوت، نه بنده ی شهرت، نه بنده ی ثروت، نه بنده ی شیخ، نه بنده ی آیت الله، نه بنده ی کشیش، نه بنده ی پاپ، نه بنده ی پیغمبر، نه بنده ی رئیس جمهوری، نه بنده ی مجلس شورای ملی و سنا و نمایندگان و لردها باشید. آدم هستید و پسران آدم و خدا پسران آدم را گرامی داشته است. آیه 70 سوره اسراء را ببینید. ولی این فرزندان آدم که خدا آنها را گرامی داشته در اثر تفرقه در طول تاریخ و در قرن بیست و یکم میلادی مجبور شده اند که از قدرتمندان زمان خود که با اتحاد عده ی معدودی به قدرت رسیده اند اطاعت محض و بدون چون و چرا کنند و عنان اختیارات خود را به دست آنان بدهند. در صورتیکه پیغمبران میگفتند فقط خدا را عبادت و بندگی(اطاعت بی چون و چرا) بکنید. چون معبودی( یعنی کسی که از دستورش بدون چون و چرا اطاعت کنید و در مقابل آنها تسلیم محض باشید و گردن خم کنید و تعظیم و کرنش کنید) غیر از خدا وجود ندارد. آیه 59 و65 و73و 85 :سوره اعراف و آیه های 23 و32 سوره مؤمنون را ببیند. این اجبار به اطاعت بی چون و چرا در اثر بی اطلاعی مردم از کتاب الهی خود بود. مسیح ابن مریم مطابق آیه 24 سوره مائده میگفت: ارباب(مالک و صاحب اختیار و فرمانروای) من و خودتان را بندگی کنید. اگر مردم این صفت خدا را که ارباب(آقا و سرور و مالک و صاحب و فرمانروای) کلیه افراد بشر یعنی رب العالمین است میدانستند، بنده ی بی چون و چرا و اسیر آنان نمیشدند و هرکس به قدرت میرسید دیگر مطابق آیه 24 سوره نازعات مثل فرعون نمیگفت«من والاترین ارباب و فرمانروای شما هستم) ومطابق آیه 29 سوره شعرا مثل فرعون به افراد نمیگفت:«اگر صاحب اختیاری غیر از من بگیری تو را زندانی میکنم» و به افراد مطابق آیه 123 و124 سوره اعراف و 71 سوره طه و 49 سوره شعرا نمیگفت«آیا قبل از اینکه به شما اجازه بدهم به او ایمان آورید… دست و پایتان را قطع میکنم. همه ی شمارا به دار میزنم» در آن موقع به علت بی سوادی و بی اطلاعی و تفرقه مردم قدرتمندان می توانستند چنین حرفهائی بزنند و اجرا هم بکنند ولی امروز در قرن بیست و یکم و سواد داشتن افراد و وجود چاپ و کتاب در دسترس چرا؟!!! چرا تحصیل کرده ها و باسوادها از کتاب دینی خود بی خبرند؟ اینهمه کتاب خوانده اند چرا کتاب دینی خود را نمی خوانند و چرا طوق بندگی دیگران را به اجبار به گردن انداخته اند؟ چرا بنده ی شاه و رئیس جمهور و مجلس و کشیش و آیت الله و ربای و خاخام شده اند. توحید اسلامی ندای آزادی انسانها از قید اسارت و بندگی طاغوت ها و دیکتاتورها و فریبکاران است. اگر مردم قرآن را می خواندند می فهمیدند که باید مطیع بی چون و چرای خدا باشند. خدائی که احتیاجی به بنده ندارد. چون احتیاجی ندارد که بخواهد بنده اش آن را برای او انجام دهد. خدائی که خالق 50 میلیارد کهکشان است و هر کهکشانی میلیاردها منظومه ی شمسی در خود دارد. تا انسان در مقابل قدرتمندان و دیکتاتورانی که در چشمش بزرگ هستند کوچک حتی ناچیز شوند حتی زمین ما با همه عظمتش در مرز منظومه ی شمسی ما نادیدنی و یا ذره ای کوچک به نظر آید. امروز هیچ احتیاجی به لشکر کشی و جنگ برای به زیر کشیدن دیکتاتوران و فریبکاران نیست بلکه با اتحاد افراد هرقدرتی را می توان به زیر کشید و اورا از دیکتاتوری بازداشت. چون امروز نمایندگان مجلس و رؤسای جمهور کشورها با رأی مردم انتخاب میشوند که بیشتر آنها ندانسته و یا در اثر بوق و کرنای تبلیغات با توصیه و نظر این و آن به افراد رأی میدهند و درحدود پنجاه درصد آنان در انتخابات شرکت نمی کنند و رأی نمیدهند، با اتحاد اینها هرکس بخواهد نماینده ی مجلس یا رئیس جمهور شود باید مطابق میل و نظر آنها عمل کند تا رأی آنها را به دست آورد. افراد میتوانند با شرکت در احزاب کنونی دیگران را متوجه این کار بکنند و آنها را از خواب غفلت و بی اطلاعی و بی توجهی بیدار کنند و می توانند با جمعیت های اصلاحی و عدالتخواه که هدف کلیه ی ادیان است دیگران را متوجه ارزش توحید و فرمان خدا که اصلاح اجتماع و برقراری عدالت و نابودی فقر و جهل و حفظ احترام انسان است بکنند(به دوشماره قبل مجله نگاه کنید) برای این کار باید حکم خدا را اجرا کرد و از تفرقه و اختلاف دست برداشت و متحد شد. چون خدا در آیه 105 سوره آل عمران می فرماید:«شما مثل کسانی که بعد از آمدن دلیل ها ی روشن برای آنها دچار تفرقه و اختلاف شدند نباشید. آنها عذاب بزرگی دارند» چه عذابی بزرگتر از عذابی است که امروز جهان دچار آن است. در اثر این فرعون صفتی ها و برده ساختن افراد مردم جهان در دلهره و اضطراب به سر می برند و در قرن بیست چند میلیون انسان در اثر این بنده شدن افراد در مقابل افرادی مثل خود کشته شدند و چند میلیون معلول شدند و چند میلیون آواره شدند؟ آیا هنوز نباید به خود آمد؟ در قرن بیست و یکم که هنوز چهار سال بیشتر نگذشته چطور؟ آیا محصول دسترنج هزاران نفر از قبیل خانه و مغازه و وسائل زندگی در اثر بمباران ها خراب و درهم شکسته نشد و از بین نرفت؟ آیا هنوز جنگ افراد را برای به دست آوردن قدرت درسراسر دنیا و تمام احزاب و انجمن ها و جمعیت ها نمی بینیم؟ آیه 103 سوره آل عمران می فرماید:« همگی به رشته ی الهی یعنی قرآن بچسبید و تفرقه نداشته باشید» و آیه 46 سوره انفال می فرماید:«از خدا و رسولش(که پیام رسان خدا بود) اطاعت کنید و کشمکش نکنید چون سست میشوید و قدرتتان را از دست میدهید» نامسلمانان مسلمان نام چند فرقه شده اند؟ آیا در حدود 51 کشور به نام اسلامی وجود ندارد؟ آیا اینها مسلمان یعنی تسلیم خدا هستند و تفرقه و اختلاف ندارند؟ مسلمان ها باید در سازمان دولتی هر کشوری وارد شوند و هر شغلی که در آن دارند به بهترین وجه انجام دهند و در باره ی آن حد اکثر مطالعه را بکنند تا عمل صالح یعنی کار درست و صحیح بکنند و دیگران را محتاج اطلاعات و علم خود بکنند و باعث اصلاح ادارات و پیشبرد کشور شوند و نظرهای اصلاحی رشته ی خود را به دیگران بیاموزند. اصلاح جهان احتیاج به توپ و تانگ و بمب و موشک و تفنگ و مسلسل و هواپیما و کشتی جنگی ندارد. اصلاح جهان احتیاج به افراد مسلمان واقعی دارد تا تمام مردم جهان را از خواب غفلت و بی اطلاعی بیدار کند. در این راه بایدمتحد شد و از دشمن تراشی خود داری کرد.

10 دیدگاه »

RSS feed for comments on this post. TrackBack URI

  1. می خواستم بگم تویی که این مقاله رو نوشتی چه هدفی رو دنبال می کنی؟؟ اصلا به این خزعولاتی که نوشتی فکر کردی؟؟همین اربابی یا خدایی که تو آیه ها مثال زدی و ماروملزم به بندگیش کردی رو چه حسابی؟؟چرا ما باید بنده ی یه شخصیتی باشیم که به اصطلاح پیامبران خلقش کردم اصلا این خدا گجاست که ما باید ازش اطاعت کنیم؟؟اصلا چطوری اطاعت کنیم؟؟
    حتما می گی نماز بخونیم روزه بریم بله مسجد بریم نماز جمعه بریم به سخنان امام جمعه گوش کنیم و از اون پیروی کنیم اطاعتش کنیم فرمان جهادش رو انجام دهیم….
    خیلی تو احمق تشریف داری که هنوز نفهمیدی این الله ساخته و پرداخته ی همین آخونداست تا بازیچه ای بشه واسه سوارشدن روتون

    • محمد عزیز،

      احمق کسی‌ هست که ندانسته راجع چیزی نظر میدهد. از سخن شما چنین بر میاید که شما بدون خواندن قرآن نظر جاهلانه خود را با کامل وقاحت در اینجا نوشتید. شما با کمال بی‌شرمی و جهالت و بی‌ اطلاعی نظر احمقانه خود را اعلام کردید. جواب ابلهان خاموشیست، و خواننده باید عاقل باشد.

  2. 1- اگر قرآن از طرف خداوند نازل شده است پس چرا این همه اختلاف در فهم برخی از آیه های آن وجود دارد؟
    2- از کجا یقین پیدا کنم که قرآن کلام خداست و هیچگونه تغییری نکرده است در حالی که در زمان پیامبر به طور کامل مصحف و مستند نشده بود؟؟!!
    3- اینهمه از این و آن پرسیدم که وجه و جنبه معجزه بودن قرآن چیه و چگونه معجزه بودن آن اثبات می شود و از چه لحاظ خدا فرموده که مثل آن را نمی توانید بیاورید؟؟؟!!! ولی جوابی که معجزه بودنش را بدون ابهام ثابت کند نیافتم! اصلا این چه معجزه ای است؟
    4- چرا منظور خداوند از شاهد و بینه ، در سوره هود آیه 17 روشن و مشخص نیست؟ چرا دابه را در آیه 82 سوره نمل خوب معرفی نکرده است؟ آیا واقعا این گونه آیات مایه سردرگمی اهل قرآن و متفکرین و متدبرین در قرآن نیست؟
    چرا صریح و روشن تر از اینی که هست به مفهوم عدد نوزده نپرداخته تا معجزه بودن قرآن را بدون پیچوندن آن بفهمیم؟ حتی در تمام مقالاتی که راجع به معجزه ریاضی قرآن نوشته اند ، چیزی جز بازی با چهارعمل اصلی ریاضی نمی بینم ؟ مثلا قواعد مشخصی که خیلی اساسی باشند در آنها یافت نمی شود بخصوص در مورد تعداد آیات قرآن که برخی تعداد آیات قرآن را 6236 می دانند که آنوقت بر 19 بخش پذیر نیست ! و برخی آنها را 6234 می دانند! یعنی 2 آیه اختلاف؟! و چرا جمع حروف هر سوره به تنهایی بر19 بخش پذیر نیست؟؟؟؟؟؟؟؟
    5- چرا اینقدر جا برای تفسیر های گوناگون و ضد و نقیض ، از بسیاری از آیات قرآن وجود دارد؟ و خود خداوند قاطعانه و با تشریح پرده از تأویلات برنداشته است؟ چراه راه اختلاف و برداشتهای مختلف را حتی برای پیروان و ایمان آوران به قرآن ، نبسته است؟؟؟؟!!!! چرا به جای تکرار مکررات و ایهام گویی و پراکنده گویی ، منظم و بدون تکرار و به صورتی کامل و بدون ایجاد فرصت دهی به برداشتهای گوناگون از آن ، نازل نشده است؟
    مثلا چرا راه داده است که چند تفسیر از اطاعت رسول و چگونگی انجام برخی عبادات استنباط شود و یا چرا اینقدر واضح حکم دزدی را نگفته که حتی میان آنهایی که ادعای فقط پیروی از قرآن را دارند دو نظریه وجود دارد؟
    چرا قرآن با توضیح های خود راه را بر تفسیرها و تأویل های دیگر نبسته است و خیلی از آیات ، بدون شرح ! نازل شده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    6- چرا خداوند « کتاب متشابه مثانی » (آیاتش همانند یکدیگر و تکراری) نازل کرده است؟ و بعد در جایی می گوید « احکمت آیاته »!؟ چرا آیه هفت سوره آل عمران اینگونه دو پهلو و با قابلیت معانی مختلف داشتن نازل شده است؟
    7- چرا نگفته است : مواظب باشید که در آینده به اسم حدیث و سنت ، برای پیامبر حرف در می آورند و شما هیچ یک از آن سخنان را به پیامبر نسبت ندهید؟! چرا از کلمات و ادبیات و جملات ساده وگویا برای بیان حقایق استفاده نکرده است مثلا اینکه بگوید: از حرفها و تفسیرهای شخص پیامبر و یاران او پیروی نکنید!؟
    8- چرا قشنگ نحوه اجرای اقامه نماز و غیره را بیان نکرده و این در حالی است که به وضو که مقدمه نماز است اشاره کرده است؟!
    آیا واقعا فقط دستور خدا مبنی بر اینکه : « نماز بخوان » ! برای چگونه اقامه کردن نماز و دیگر شعایر دین کافی است؟! « صلاه » یعنی دعا و من هرجور بخواهم دعا می کنم ! و اگر قسمتی از روش و شیوه ی اجرای احکام خداوند توسط پیامبر درست است پس چرا آن را نیز جزء آیات قرآن قرار نداد؟
    9- چرا قرآن نوع اذیت و تنبیه کردن لواط کار را مشخص نکرده است؟
    10- چرا قرآن آنقدر مشکل است که فقط راسخون و دانشمندان آیات آن را درک کرده و به همه قرآن ایمان می آورند؟!
    چرا خداوند مبحث طلاق را اینقدر پیچیده و سخت بیان کرده « الطلاق مرتان !!!!!!!! » این یعنی چی ؟ چگونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا فقط راسخان در دین می توانند حکم آن را بدانند، آنهم اگر بدانند؟!
    11- اصلا چرا قرآن در زمان پیامبر به صورت یک کتاب مدون جمع آوری و مصحف نشد؟
    و هزاران چرای دیگر که همه یک چیز را می گویند و آن اینکه : چرا قرآن عملا و علما ( نه شعارا و ادعایا !) کامل و متین نیست؟ و این همه مجمل گویی و تصنع و نارسایی در تعداد چشمگیری از آیه های آن وجود دارد؟

    • آقای ‌عیسی،

      در جواب شما همین بس که شما آیه ۳:۷ را اشتباه خواند اید و متوجه نشدید. اگر آیه را درست خوانده بودید می‌فهمید که می‌گوید: که کسانی‌ که در دلشان میل به باطل دارند دنبال متشابهت میروند، چون خواستار انحراف آن و دنبال تاویل آن هستند، در صورتیکه که کسی‌ غیر از خدا تاویل آن را نمی‌داند. و راسخون در علم می‌گویند: به آن ایمان آوردیم، همه آن از طرف خداوند ما هست. معنی این آیه کاملا روشن است و هیچ گونه دو پهلویی در آن نیست. بقیه سوال‌های شما هم همه مربوط به این است که این آیه را نفهمیدید، و دنبال تاویل لغات و آیات رفته اید.

      در نظر داشته باشید که خداوند در سوره قمر چهار بار فرمود که: قرآن را برای متوجه شدن آسان کردیم. کسانی‌ که می‌گویند قرآن قابل فهم نیست، درست بر خلاف این چهار آیه حرف میزنند.

      اگر معنی‌ لغات و یا معنی‌ آیات برای شما روشن نیست به لینک زیر بروید و ترجمه ساده قرآن را بخوانید تا متوجه، البته با توجه به آیه ۳:۷ دنبال تاویل نباشید.

      http://www.eholyquran.com/Quran/ListChapters.htm
      امیدوارم خداوند شما را راهنمایی‌ کند.

  3. از خداوند می خواهم که به چشمانم بینایی و به قلبم اطمینان و آرامش عطا کند تا از
    بندگی غیر او خود را نجات دهم به بندگی خودش در آورم و قرآن را چراغ راهم قرار دهد
    تا از تاریکی های جهل و بت پرستی و گمراهی رهایی یابم.
    جناب آقای بختیار نزاد از خداوند برای شما طلب آمرزش و طول عمر با عزت را خواهانم.

    مهدی

  4. salam ostade aziz..cheghdr donbale shoma gashtam..khyeli khoshala, ke mitonam ba shoma ertebat bargahar konam…ostad man yeki az dostane aghaye jam neshan hasam ke az karaj mozahemetan mishodim..ostad harkarii kardam natavanestam ba aghaye jam neshan erebat bar gharar konam..man alan dar kharej az iran hasma..aghar ejaze bedahidba shoma dar ertebat basham..az karhaye jdide addai che khabar???dar rabete ba ghoran??ostadn aya shoma ba aghaye jam neshan ertebat darid..kheyli khoshal misham aghar javab eman ra bedahid..shoam ra be khodaye bozorg miseparam.be omid rozhaye khob baraye shoma va baraye hame..esme man dar zemn younes ast

    • ,Aghaye Mansour
      Ostad bakhtiari Nejad dar 12 Oct 2011 beh rahmat khoda peyvastand va be khalegh khod molhagh shodand. Ishoon asaar ziadi az khod beh ja gozashtand keh nemooneh ii az unha ra dar ww.youtube.com/bakhtiarinejad mitavanid moshahedeh konid.

  5. بسیار مطلب خوبی بود و قابل فهم برای کسانی که درک میکنند
    خدا رحمت کند مرحوم بختیاری نژاد را

  6. آیا ممکن است که بیوگرافی استاد قدرت الله بختیاری را در سایت ایشان بگذارید. یک شرح حالی که جامع باشد و در حقیقت زندگی نامۀ ایشان را هم داشته باشد بعلاوه آثار و تألیفات ایشان؟

    • لطفا به سایت bakhtiarinejad.com مراجعه کنید.


بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com.
Entries و دیدگاه‌ها feeds.